ترانسفورماتور ايده آل ضرر نخواهد داشت ، در واقع 100? راندمان دارد. با اين حال ، ترانسفورماتورهاي واقعي همچنين در زمره کارآمدترين تجهيزات الکتريکي قرار دارند که مدلهاي آزمايشي ترانسفورماتورها با استفاده از ابررساناها ساخته شده و به راندمان 99.85? مي رسند. ترانسفورماتورهاي بزرگتر عموماً از راندمان بيشتري برخوردار هستند ، ترانسفورماتورهاي مورد استفاده براي توزيع در حدود 95? استفاده مي شوند ، در حالي که ترانسفورماتورهاي کوچکتر مانند ترانسفورماتورها در ترانسفورماتورها ، حدود 85? راندمان دارند. تلفات موجود در ترانسفورماتور با توجه به عوامل ايجاد کننده يا جايي که انرژي به صورت زير از بين مي رود طبقه بندي مي شوند:
مقاومت در برابر سيم پيچ
جرياني که در هادي جريان مي يابد ، بسته به مقاومت الکتريکي هادي ، مي تواند گرما را در نقطه عبور ايجاد کند. در فرکانسهاي بالاتر ، اثرات سطح و نزديکي نيز مي توانند باعث ايجاد ضررهاي اضافي در مبدل شوند.
تلفات زباله (کاهش)
هربار که جهت جريان الکتريکي تغيير مي کند به دليل جريان متناوب ، بسته به نوع هسته مقدار کمي انرژي در هسته باقي مي ماند. بنابراين ، براي هسته هسته ثابت ، اين نوع تلفات متناسب با فرکانس است و با افزايش فرکانس هسته ، تلفات پسماندهاي هسته اي نيز افزايش مي يابد.
جريان ادي (فوکو)
مواد فرومغناطيسي نيز معمولاً رساناي الکتريکي خوبي هستند ، بنابراين هسته ترانسفورماتور مي تواند به عنوان يک اتصال کوتاه عمل کند. بنابراين ، حتي با وجود مقدار کمي ولتاژ القايي ، جريان در قلب به طرز چشمگيري افزايش مي يابد. اين جريان در قلب علاوه بر ايجاد تلفات الکتريکي باعث ايجاد گرما در قلب نيز مي شود. جريان گردابي در هسته مستقيماً با مربع فرکانس منبع و به طور معکوس مربوط به مربع ضخامت ورق پايه است. براي کاهش تلفات چرخش در قلب ، هسته ها محصور شده و از يکديگر جدا مي شوند. اساس کوره هاي القايي جريان هاي گرداب است.
تغيير شکل در اثر ميدان مغناطيسي
شار مغناطيسي در ماده مغناطيسي آهني باعث مي شود صفحات هادي به هم متصل شوند. اگر اين ورق ها قوي نباشند ، اين روشنايي هنگام روشن بودن مبدل مي تواند باعث ايجاد صداي بوق شود. اين اثر را تحريف ميدان مغناطيسي يا تنگي مغناطيسي مي نامند. اين اثر همچنين به دليل اصطکاک بين تابلوها مي تواند به ايجاد گرما منجر شود.
تلفات مکانيکي
به دليل تحريف مغناطيسي در ترانسفورماتور ، بين اجزاي ترانسفورماتور حرکتي وجود دارد و اين تحرک به نوبه خود منجر به تلفات مکانيکي در ترانسفورماتور خواهد شد. اگر اجزاي موجود در مبدل به درستي قفل نشوند ، حرکت مکانيکي آنها نيز افزايش مي يابد و در نتيجه ، تلفات مکانيکي نيز افزايش مي يابد.
مدار معادل
محدوديتهاي فيزيکي يک ترانسفورماتور واقعي به عنوان يک مدار نشان داده شده است. اين مدار معادل شامل تعدادي از تلفات يا عوامل تعيين کننده و ترانسفورماتور ايده آل است. تلفات توان سيم پيچ ترانسفورماتور يک تابع خطي خطي است و مي توان به راحتي به عنوان مقاومت سري با سيم پيچ ترانسفورماتور نمايش داد. اين مقاومت ها RS و RP هستند. با بررسي خصوصيات جريان پراکندگي مي توان نشان داد که XP و XS خود به سري هايي با سيم پيچ ايده آل القا مي شوند. تلفات آهن از دو نوع تلفات خوراکي (Foucault) و کاهش (کاهش) تشکيل شده است. در فرکانس ثابت ، اين تلفات مستقيماً با مربع جريان پايه متناسب است و از آنجا که جريان اصلي تقريباً به طور مستقيم با ولتاژ ورودي متناسب است ، اين تلفات را مي توان به عنوان يک مقاومت موازي با مدار ترانسفورمر نشان داد. اين مقاومت همانند RC است.
هسته اي با نفوذ پذيري محدود براي حفظ شار مغناطيسي در قلب به جريان ثابت نياز دارد. بنابراين ، تغيير در جريان مغناطيسي با تغيير در شار مغناطيسي در مرحله خواهد بود و به دليل اشباع هسته ، رابطه بين اين دو خطي نخواهد بود. با اين حال ، براي ساده کردن اين تأثيرات در اکثر مدارهاي معادل ، اين رابطه خطي در نظر گرفته شده است. در منابع سينوسي ، شار مغناطيسي پشت 90 درجه ولتاژ القايي قرار خواهد گرفت ، بنابراين اين اثر را مي توان با استفاده از سلف مدار XM نشان داد ، که به طور موازي با تلفات آهن در هسته RC است. در بعضي موارد ، RC و XM با هم به عنوان شاخه اي در نظر گرفته مي شوند و شاخه مغناطيسي ناميده مي شوند. اگر سيم پيچ ثانويه ترانسفورماتور را باز کنيم ، آنگاه تمام جريان عبوري از ترانسفورماتور اوليه جريان I0 خواهد بود که از طريق شاخه مغناطيسي عبور مي کند و اين جريان نيز جريان غيرفعال ناميده مي شود.